-
آن منم از همه تنها شده
جمعه 31 فروردینماه سال 1386 14:55
دختر حیران زده ٬بر من ویران زده گر زدردم ٬ گر ز داغم بر سر بید شکسته آب و آتش ٬ گرد و خاک دود و دم ٬ درد وداع بر سرم ویران شده گر ز آزادم مرا بی تو اسیرم گر ز فریادم مرا بی تو مریضم ای سیاه کهکشان ٬ ای سفید آسمان ای خیانت ٬ ای فریب ای دروغ هفت زمین دس ت من دیگر غریب است فکر من دیگر سریح است از پس دشت فراغ دیدمت بر باد...
-
ای کاش میدانستی
پنجشنبه 27 مهرماه سال 1385 00:52
صدایت را بر روی تخته سیاه می نویسم و لبخندت را به دست قاصدکها می دهم هر قدم که ز من دور می شوی آسمان رنگی دگر به خود میگیرد و صدای ناقوس مردگان در گوشم زمزمه میکند آنقدر از من دور شده ای که مانند نقطه ای نا محدود تو را مینگرم و افسوس میخورم صدایم را به دستان مهربان باد میدهم تا به گوشت برساند برگهای خشکیده چنار همسایه...
-
هر چه دیدم من ندیدم یار خود
پنجشنبه 22 تیرماه سال 1385 04:27
در نگاه کهکشان در ته عمق صفا در نگاه ره گذر بر سر ریل قطار بر خلاصه قصه سیمرغ حال بر سر دیوار،بر آن دشت بلند خیره خیره چشم باد بر سه تیغ آسمان زیر دشت پر زباغ قصه شیرین و فرهاد و خزان نامه ایزد بر آن دشت وفاء بر زره بر تیغ آن دشت بلند ساز آن چوپان مثال بوی یاس من همه دیدم در این چشم سیاه پر غم و شادی،پر از شوروصفا هر...
-
تولد مبارک
یکشنبه 20 فروردینماه سال 1385 12:53
تولد تولد تولدت مبارک لابد می پرسید تولد کی بذارید من بهتون میگم همتون میشناسیدش امروز تولد یه دوستی که من ۳ سال میشناسمش آره درست حدس زدید امروز تولد بلاگ اسکای دوست عزیزم من از طرف خودم و آسمان آبی سرزمینم تولدت را تبریک میگویم تولد تولد تولدت مبارک دل من روی زمین دل تو تو آسمونه قلمم رو خط کاغذ مینویسه تا بدونی...
-
آرزوی کربلا
جمعه 21 بهمنماه سال 1384 01:38
(( شهادت جان گداز سالار شهدا امام حسین (ع)و یاران گرامی این عزیز را به تمامی مردم جهان اعم از شیعه،سونی و .... تسلیت میگویم)) نیمه شب آهی کشیدم بر زمین و آسمان عکس یارم دیدم آرزوی دیدن کربلا دلشکسته بر سر سجاده چشم من سنگین شد بوی یاس بوی عنبر بوی خوش عطر دلاور بوی یار بوی عباس(ع) یا ابالفضل یار زهرا دیدمش سینه به...
-
بوی سرما
شنبه 1 بهمنماه سال 1384 20:55
بوی سرما در این سرمای بی همتا در این شهر پراز سرما در این خانه،در آن خانه قهر آتش، بوی خاک کودکی در پشت قاب در شب برف و یخی خنده یک ره گذر از زمین و آسمان پر زدم تا کهکشان کام سرما می دهد لرزش دستان من کاکلی خیس عرق بر زیر بام بند سرما ،بوی خاک نورکی در پشت قاب چشم من آتش گرفته از سرش لب به لب می لرزد و دود هوا بوی...
-
من و دریا
یکشنبه 1 آبانماه سال 1384 15:33
من و دریا٬ غزلی ناب سرودیم از تو غزلی مثل تو نایاب سرودیم از تو بسکه زیبا شده٬ آنان که ندانند تو در خیالند که در خواب سرودیم از تو آسمان بود که از دست زمین می افتاد بسکه ما در طب و در تاب سرودیم از تو گر چه با بوسه ای از دور دلی حوش کردیم خوشتر از آن شب مهتاب سرودیم از تو تشنگی٬ آه... چه ها با من و این شعر نکرد هر چه...
-
به یک ستاره
چهارشنبه 6 مهرماه سال 1384 03:06
هر بار بر کمان چشمان سیاهت خیره میشدم خود را میدیدم که چطور محو آنها شده ام با آمدنت ساعتها از زیر هزاران چشم سبز رنگ درختان تو را نظاره میکردم صدای قدمهایت را میشنیدم و نفس کشیدنت را حس میکردم گاهی حسادت به آن زنجیر نقره ای میکردم که چرا او با تو است و من بی تو واژه ای بی مهنا همانند غرور قلبم را احاطه کرده بود و...
-
تقدیم به یک فرشته
جمعه 18 شهریورماه سال 1384 16:18
زمین و آسمان لرزید نورانی شد شهر پیغمبر روشن شد خنده ستاره باز شد عرش خدا در شب ماه خندید روشن شد خاک زمین از او از عرش خدا فرشته ای آمد شادان شده زین روز شعف حضرت زهرا (ص) کز رحمت و لطف خداوند تعالا روشن شده از روی پسر خانه مولا ای اهل ولا عید مبارک روز مبارک چهارم شعبان المعظم روز ولادت حضرت ابوالفضل العباس...
-
صدای سازش
سهشنبه 1 شهریورماه سال 1384 01:48
باز هم صدای سازش مرا فرا میخواند و گواهی بودنش را میداد قلبم همانند ساعت تیک و تاک میکرد و خبر از لحظه دیدارش میداد به حیاط خانه همسایه نگاه کردم هزاران چشم نارنجی و زرد مرا نظاره میکردند و صدای خستگی پاهایش را میدادند به پنجره نگاه کردم دیگر چشمانم تحمل دوری نداشت سایه اش را در پشت هزاران بافت نظاره میکردم و صدای...
-
شیطان
دوشنبه 19 اردیبهشتماه سال 1384 00:16
شیطانی به شیطان دیگر گفت:به آن مرد مقدس متواضع نگاه کن که در جاده راه میرود.در این فکرم که به سراغش بروم و روحش را در اختیار بگیرم. رفیقش گفت:به حرفت گوش نمی دهد،تنها به چیزهای مقدس می اندیشد. اما شیطان،به همان روش مشتاق و متعصب همیشگی اش،خود را به شکل ملک مقرب جبرائیل در آورد و در برابر مرد ظاهر شد. گفت:آمده ام به تو...
-
می دانم صدایم را میشنوی
شنبه 27 فروردینماه سال 1384 17:07
دستان گرمت را در دستانم حس می کنم صدای نفس کشیدنت را در زیر باران تماشا می کنم آسمان آرام میگیرد و مه همه جا را فرا می گیرد تو را می جویم اما تنها قدمهایت را می بینم سرما حس دویدن را از من می رباید درختان با شاخکهای خود به سویم در حرکتند صدای قلبم آرامش جنگل را میزداید و من مانند خرگوشی راه چاره می جویم به روبرو می...
-
دختر و بهار
یکشنبه 21 فروردینماه سال 1384 00:32
اول از همه سال نو را به همه دوستان تبریک میگویم با آرزوی ۱۲ ماه شادی ،۵۲ هفته خنده ،۳۶۵ روز سلامتی۰ ۸۷۶۰ ساعت عشق ۵۲۵۶۰۰ دقیقه برکت ۳۱۵۳۰۰۰ ثانیه دوستی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دختر و بهار دختر کنار پنجره تنها نشست و گفت ای دختر بهار حسد می برم به تو عطر و گل و ترانه و سر مستی ترا با...
-
آینه
چهارشنبه 12 اسفندماه سال 1383 22:51
دیروز به یاد تو و آن عشق دل انگیز بر پیکر خود پیرهن سبز نمودم در آینه بر صورت خود خیره شدم باز بند از سر گیسویم آهسته گشودم عطر آوردم بر سروسینه فشاندم چشمانم را نازکنان سرمه کشاندم گفتم به خود آنگاه صدافسوس که او نیست تا مات شود زین همه افسونگری و ناز چون پیرهن سبز ببیند به تن من با خنده بگوید که چه زیبا شدهای باز او...
-
از پایان گریزی نیست
جمعه 16 بهمنماه سال 1383 21:26
رفتم،مرا ببخش و مگو او وفا نداشت راهی به جز گریز برایم نمانده بود این عشق آتشین پر از درد بی امید در وادی گناه و جنونم کشانده بود رفتم،که داغ بوسه پر حسرت ترا با اشکهای دیده زلب شستشو دهم رفتم که ناتمام بمانم در این سرود رفتم که با ناگقته به خود آبرو دهم رفتم مگو،مگو که چرا رفت،ننگ بود عشق من و نیاز تو و سوز و ساز ما...
-
آیا می شود اندوه را جشن گرفت؟
سهشنبه 6 بهمنماه سال 1383 01:54
در اندوه غرق نشو،بلکه نظاره گر آن باش و از آن لذت ببر،زیرا اندوه زیبایی های خود را دارد. تو تا حالا نظاره گر نبوده ای.تو بقدری در اندوه غرق میشوی که به زیبایی های لحظات غم و اندوه پی نمیبری.اگر ۱ بار توجه کنی میفهمی تا به حال چه گنج گرانبهایی را ازکف داده ای. وقتی که آدم شاد است هیچ گاه مانند زمانی که غمگین است، عمیق...
-
آمدن تو چه زیباست
یکشنبه 27 دیماه سال 1383 18:59
امشب از آسمان دیده تو روی شعرم ستاره می بارد در زمستان دشت کاغذها پنجه هایم جرقه می کارد آمدن تو چه زیباست آری آغاز دوست داشتن است گرچه پایان راه ناپیداست من به پایان دگر نیندیشم که همین دوست داشتن زیباست از سیاهی چرا هراسیدن شب پر از قطره های الماس است آنچه از شب به جای می ماند عطر خواب آور گل یاس است آه بگذار گم شوم...
-
عشق.
چهارشنبه 16 دیماه سال 1383 22:25
ای شب از رویای تو رنگین شده سینه از عطر توام سنگین شده ای به روی چشم من گسترده خویش شادی ام بخشیده از اندوه بیش همچو بارانی که شوید جسم خاک هستی ام ز آلودگی ها کرده پاک از تپش های تن سوزان من آتشی در سایه مژگان من با توام دیگرز دردی بیم نیست هست اگر،جز درد خوشبختیم نیست ای دو چشمانت چمنزاران من داغ چشمت خورده بر چشمان...
-
کریسمس...
سهشنبه 8 دیماه سال 1383 18:42
اول از همه کریسمس به همه تبریک میگم مخصوصآ به دوستای مسیحی خوبم که الان بیشترشون خارج از ایران هستند ـ در جشن کریسمس،سرگردان و همسرش به ارزیابی سال رو به پایان نشستند. هنگام شام در تنها رستوران روستایی در کنار کوه های پر ز کاج،سرگردان شروع کرد به شکوه از موضوعی که مطابق میل اش پیش نرفته بود . همسرش به درخت کریسمسی...
-
راز شب
پنجشنبه 26 آذرماه سال 1383 14:58
کاروان چون گیسوی پریشان دختری برشانه های لخت زمین تاب میخورد خورشید رفته رفته گرمای خود را به نفسهای داغ شب می سپرد دور از نگاه خیره من،ساحل جنوب افتاده بر سینه آب نقش نور ماه شب با هزاران چشم سیاه،پر ز خون سر میکشد به بستر عشاق بی گناه نیزار خاموش و یک مرغ ناشناس هر دم ز عمق تیره آن ضجه می کشد مهتاب میدود که ببیند در...
-
برای او که بیش از همه دوستش دارم
شنبه 21 آذرماه سال 1383 13:57
تو عشق من هستی تمام افکارم را درک میکنی کارهایم را درک میکنی با تو بودن شادی آور است پر ز هیجان هستی نیرومند*مهربان*باهوش راستگو*بااحساس و خلاق تو همانی که زندگیم را به دستانش می سپارم تو همانی که میخواهم همیشه در کنار او باشم تو عشق من هستی (بی تو همچون برگ پائیزم که می لرزدو میریزد کسی در این درختستان سراغ از من...
-
عاشقانه همراه من گام بردار...
پنجشنبه 12 آذرماه سال 1383 14:50
عاشقانه همراه من گام بردار به من از آن بگو که توان گفتنش به دیگری را نداری با من بخند ختی آن گاه که احساس حماقت میکنی با من گریه کن آن گاه که در اوج پریشانی هستی تمام زیبایی های زندگی را با من شریک باش و در کنار من با تمام زشتیهای زندگی ستیزکن با من رویا هایی را بیافرین تا به دنبال آنها رویم، در شادی هر چه میکنم شریک...
-
همه می خواهند بدانند...
دوشنبه 9 آذرماه سال 1383 01:47
همه میخواهند بدانند شاعر در کجا شعر میگوید در خیال خود شاعر را در کلبه ای روستایی ساخته شده از تنه درختان نشسته در جلوی شومینه مجسم میکنند و یا شاید دو پشت میز تحریری از جنس بلوط در اتاقی دلباز اگر بگویم در ساحل و در کوهستان شعر می گویم مرا دوست خواهید داشت اگر بگویم زیر سشوار،زیر دوش و یا که در بستر شعر میگویم از من...
-
اعتراف..............
چهارشنبه 4 آذرماه سال 1383 14:19
تا نهان سازم از تو بار دگر راز این خاطر پریشان را می کشم بر نگاه نازآلود نرم و سنگین حجاب مژگان را از خدا راه چاره می جویم سخن از زهدو توبه می گویم آه...هرگز گمان مبرکه دلم با زبانم رفیق و همراه است تو برایم ترانه میخوانی سخنانت چو آتشی گرما دارد صدایت وجودم را گرم میکند کلامت آتش عشقم را بیش از پیش میکند شاید شنیده...
-
واقعآ دلتنگ توئم..............
شنبه 30 آبانماه سال 1383 20:54
تو آن جایی و من این جا در این فکر که تا چه حد دوستت دارم در این فکر که تاچه حد برایم باارزشی در این فکر که تا چه حد دلتنگ توئم واقعآ دا تنگ توئم دوستان زیادی دارم ولی تو چیز دیگری هستی شبها به آسمان نگاه میکنم وچشمان ترا جستجو میکنم با خود میگویم چه میکنی؟ آیا تو هم داری به آسمان نگاه میکنی؟آیا مرا دوست...
-
آغاز عشق........
چهارشنبه 27 آبانماه سال 1383 16:08
دوستت دارم گاه انسان باید در سختی باشد،تا به دیگری دست یاری دهد گاه انسان باید با بخت بد روبرو شودتاهدفش رابهتر بشناسد گاه به طوفان نیاز است تا او قدر آرامش بداند گاه باید به او آسیب رسد تا با احساس تر شود گاه بایددر شک و تردید باشد تا به دیگری اطمینان کند گاه باید در گوشه ای تنها بماند تا واقعیت وجود خود را بشناسد...
-
بعد از این......
دوشنبه 25 آبانماه سال 1383 21:46
بعد از این تنهایی ام را با تو قسمت میکنم وسعت احساس شب را با تو خلوت میکنم می نشینم رو به رویت مثل حس آیینه ساده اما عاشقانه با تو صحبت می کنم تو نگاهم میکنی اما نه همچون عاشقان بی کسی،بی سر پناهی روزهایم را گرفت من غریبی رفته از یادم ،شکایت میکنم با همه گویم غزل ای نازنین با همه نامهربانی ها رقابت میکنم
-
زندگی>>
پنجشنبه 21 آبانماه سال 1383 22:43
زندگی رودی است گرم پر شتاب زندگی برگی است افتاده درآب زندگی شعری است آزادو سپید زندگی بیتی زتکرار امید زندگی نوری است برپشت نقاب زندگی دستان پر مهر پدر زندگی آهنگ زیبای سحر زندگی خندیدن آیینه هاست زندگی خیره شدن در چشمان توست زندگی بدون توخالی ازعشق وصفا
-
سلام
چهارشنبه 20 آبانماه سال 1383 14:28
سلام تست میشه